چهره معروف اصلاحطلبان: عدهای با لذت و حال کردن مردم مشکل دارند!
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۸۰۱۸۰
علی ربیعی در یادداشتی تاکید کرد: در دوره خاتمی به تعبیری، طبقه متوسط داشت جان میگرفت. طبقه متوسطی داشت شکل میگرفت که حتی اعضای معمولی آن در حد کارمندی به جیب خود متکی بودند.
علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «حالگیری از حال» در روزنامه اعتماد نوشت:
در دوره خاتمی به تعبیری، طبقه متوسط داشت جان میگرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یادداشتی را در تاریخ نوزدهم شهریور ۱۴۰۲ در روزنامه اعتماد منتشر کردم. در این یادداشت با برداشتی از مفهوم «اکنونزدگی» زندهیاد مجید تهرانیان به این امر اشاره کردم که وضع ناگوار فعلی جامعه و ذهنیتهای منفی نسبت به عملکرد سیستم موجود، عناصر اتصالساز، مشروعیتبخش و هویتساز را دچار بیداستانی کرده است.
با این برداشت نوشتم: «تعبیری دارد مجید تهرانیان با مفهوم «اکنونزدگی»؛ با استفاده از این مفهوم معتقدم دچار بحران داستان شدهایم و بحران داستان در لحظه اکنون، گذشتهها را هم دچار بحران کرده است. با یک اکنون غیرقابل قبول و بد از نگاه نسلهای دهه شصت به بعد مواجه هستیم که سایهاش را روی گذشته افکنده است و ادراک و خوانش جامعه و وقایع تاریخی را دچار نقص و بدخوانی مینماید. بنابراین آنچه گسستی بین امروز و دیروز پدید آورده تغییر کانون روایتها است؛ امری که بدون شک به گم شدن حقیقت منجر خواهد شد.»
دوستی دیرین در نقد مفهوم «اکنونزدگی» با نگاهی دیگر از «اکنون» نسلهای جدید حمایت کرده و چنین نوشته است: «اکنونزدگی؟ مساله این نیست، مساله این است که اکنون ما را زدهاند حال (اکنون) مان را گرفتهاند، آنطور که من از کاربرد مفهوم اکنونزدگی فهمیدم، این مفهوم ارجاع به نوعی کوتهنگری، مستغرق شدن در زمان اکنون، روزمره بودن و غفلت از آینده دارد. آنهم در حالی که نسلی پدید آمده که از گذشته بریده است و بازگشتش به گذشته ممکن نیست، آیندهای هم فراروی او قرار ندارد... این مفهوم متضمن تحقیر لحظه اکنون بوده و با نسل جدید بیگانه است. زیرا برای نسل جدید، لحظه «اکنون» مهم است. نسل جدید در لحظه اکنون زندگی میکند. زندگی میخواهد در همین لحظه اکنون... من پیشتر نوشته بودم که از قضا انقلاب به لحظه اکنون اعتبار بخشیده و آن را غنی کرد. امام خمینی (ره) تاکیدی بدین مضمون داشت که مطالبه «نسل حاضر» یعنی نسلی که در لحظه اکنون زندگی میکند، مهم است و ملاک است.
پدران ما، ولی ما و ولی نسل حاضر نبودند و افزود این نسل حاضر یعنی هر نسل حاضر در هر اکنون سرنوشت خودش را، خودش باید تعیین کند.
شما (خطاب به نویسنده) قبلا تبیین بهتری داشتید که از این مفهوم «اکنونزدگی» هم سادهتر بود، هم پیشرفتهتر. میگفتید: دولت (یازدهم) در دوره نخست داستان داشت. این یک داستان، گذشتهگرایانه، نوستالژیک و باستانی نبود. داستانی بود در دل همین لحظه اکنون. یعنی داستان داشتن، زمان «اکنون» را غنی و زیبا کرده بود. وقتی نسل اکنون داستانی برای لحظه اکنون دارد، دیگر نمیتوان نسل اکنون و داستان اکنون او را تحقیر کرد و گفت «اکنونزدگی» بر این نسل عارض شده است. خیر؛ مشکل در اکنونزدگی نیست، مشکل در نسل اکنون نیست که برای اکنون خود داستان دارد، برعکس، مشکل این است که اکنون نسل حاضر را «زدهاند» و او بیداستان و بیاکنون رها شده است. وقتی نسلی از اکنونیت خودش از داستان لحظه اکنون محروم شود به گذشته روی میآورد...
در دوره خاتمی به تعبیری، طبقه متوسط داشت جان میگرفت. طبقه متوسطی داشت شکل میگرفت که حتی اعضای معمولی آن در حد کارمندی به جیب خود متکی بودند.
این وضعیت را به کمک ترم «اکنونزدگی» نمیتوان توضیح داد. زمانی که مردم نان داشتند، داستان داشتند و آرام آرام با زمان اکنون و با زمان حال، حال میکردند؛ بحرانسازان با کوچک شمردن تحریم و اثرات آن و مانعسازی در مقابل احیای برجام «حال» مردم را «حالگیری» کردند. به عبارت دیگر، «اکنون» مردمان را ستاندند. اکنونگیری کردند...
این لفظ عامیانه «حالگیری» صد مرتبه فهمپذیرتر از لفظ «اکنونزدگی» است. حالگیری یعنی اینکه یک عده با حال کردن مردم و لذت بردنشان از زمان حال مشکل دارند. این را باید نوشت... دیگران یا هرکس دیگر نباید به جای فهم مستقیم و بلاواسطه ما از تجربهای که خودمان آن را زیستیم، سخن بگوید.
من فکر میکنم روایت من از بیداستان شدن امروز بر اثر شرایط زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کنونی منافاتی با دیدگاه ایشان ندارد، اما تبیین ایشان را چنان زیبا یافتم که دریغم آمد آن را با شما به اشتراک نگذارم.
منبع: خرداد
کلیدواژه: دولت رئیسی علی ربیعی اکنون زدگی لحظه اکنون حال گیری نسل حاضر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۸۰۱۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنشهای انتخاباتی رادیکالها پس از عملیات تحریم!
جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخش اصلی از عاملیت و ترک فعلها بوده است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش ازسرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
برخی اصلاح طلبان در اقدامی مزورانه در حالی در رسانه های خود از تبدیل شدن امید در ایران به امری مناقشه آمیز سخن به میان میآورند که بررسیها نشان میدهد ادعاهای آنان مبتنی بر پیمایش های دهه ۹۰ یعنی دولت مورد ائتلاف آنان میباشد.
آغاز این کنشها با توییت سعید حجاریان تئورسین اصلاحات درباره «امید» در سیاست و جامعه آغاز شده است، روزنامه آرمان امروز نوشته است:
سعید حجاریان، تئوریسین و فعال سیاسی اصلاح طلب در توئیتی نوشت: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم. این فعال سیاسی اصلاح طلب، اخیرا توئیتی منتشر کرده و در آن نوشته بود: «دولت سیزدهم و تفکر حاکم بر آن چماقی بود به بار شیشه مملکت؛ مسئله نرخ بنزین، «نور» حجاب و دیگر طرح ها و اقدام های در پیش هم ضربات مهلک تری هستند. تداوم این تفکر در دولت چهاردهم آخرین چماق است بر بار شیشه و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند.
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشته است:
این سخنان وی با واکنشی را به همراه داشت که عنوان کرده بود دیگر بار شیشهای نمانده که بخواهد حفظ شود. حجاریان در پاسخ به این نقد، توئیتی دیگر در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و در آن نوشت: منتقدی مجرب نقدی بر این پست نگاشته و بیان کرده اند: «چیزی باقی نخواهد ماند» گزاره ای آخرالزمانی است؛ یعنی چیزی متصور نیست که برای حفظ اصلاح اش تلاش کنیم. پاسخ اینجانب: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم.
بررسیها در این رابطه بیانگر آن است که اصلاح طلبان با طرح این ادعا که ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، تاکید می کنند، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند.
اصلاح طلبان همچنین با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی معنادار به پیمایش امید در جامعه پرداخته و مینویسد:
امید در ایران به امری مناقشهآمیز و پرابلماتیک و مساله اجتماعی مبدل شده است، امید در ساختار اجتماعی باید تولید و بازتولید شود اکنون ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند. در دهه اول هزاره سوم شاخص نیکبختی در ایران از صد کشور پنجاه و چهار بوده و اکنون به هفتاد تنزل یافته است.
در ادامه این یادداشت آمده است:
شوربختانه در پیمایشهای متعدد ملی دیگری نیز تایید شده است، ازجمله در پیمایش ملی سرمایه اجتماعی (۱۳۹۵) که پنداشتهای مردم در حوزه مولفههای سرمایه اجتماعی را ارزیابی نموده است، نشان میدهد که ۸۰درصد مردم درخصوص موفقیت نظام در حل مشکلات ارزیابی در حد کم و خیلی کم داشتهاند و تنها یک درصد در حد زیاد و خیلی زیاد امید به توان نظام در حل مشکلات داشتهاند. یا در شاخص ارزیابی نسبت به روند آینده جامعه در سه قلمرو رفاه، وحدت و همدلی و فقر یافتههای امیدبخشی حاصل نشده است.
اصلاح طلبان با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
اصلاح طلبان در حالی مدعی پیمایش ها در خصوص شرایط ناامیدی در جامعه هستند که این پیمایش ها در بازه زمانی ۳ دهه گذشته به ویژه دهه ۹۰ بوده که از قضا جریان اصلاحات خود بخش مهمی از سیاستگذاری و روند اجرایی کشور هم در دولت اصلاحات و هم به انحای دیگر در دولت روحانی بر عهده داشته است.
این موضوع زمانی اهمیت می یابد که در یابیم جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخشی از این ساختار و شرایط مورد ادعای آنان در حقیقت بخشی از عاملیت و ترک فعل های آنان بوده است.
اصلاح طلبان همچنین بدون اشاره به کاستی ها و انتقادات وارده به دولت های مختلف در پیگیری برنامه های توسعه، معطل نگاه داشتن کشور به دلیل مذاکرات خارجی و ...بوده اند که حتی عالی ترین مقامات کشور نیز انتقاداتی به عدم پیشرفت در دهه ۹۰ مطرح کرده و نسبت به تعلل ها، کم عملی ها و بی عملی ها انتقاد کرده بودند. این در حالی است که این بخش از اصلاح طلبان تلاش دارند طی یک کنش سیاسی- رسانه ای اقدام به فاکتور کردن کم کاری ها به نام حاکمیت می باشند، هدف از این اقدام فضاسازی خاص برای حضور در عرصه انتخابات پس از تحریم آن است.